چرا در برخورد با مسائل زندگی قدرت انتخاب و تصمیم گیری ندارم؟

نقش کودکی و تربیت والدین بر روی قدرت انتخاب و تصمیم گیری افراد

اولین فاکتور مهمی که باعث می شود برخی از افراد در زمان تصمیم گیری کاملا مستاصل بمانند و در نهایت نتوانند تصمیمات خوبی اتخاذ کنند و انتخاب های خوبی انجام دهند به دوران کودکی فرد و رفتاری که والدین و مربیان با کودک داشتند برمی گردد.

من مراجعین زیادی دارم که واقعاً قادر به تصمیم‌گیری نیستند و همیشه در نهایت دیگران برای آنها تصمیم میگیرند. برخی می گویند برای مثال زمانی که در یک مسئله مستاصل هستم و از والدین خود کمک می خواهم در پاسخ می‌گویند ما تابع نظر تو هستیم و هر چه خودت تصمیم بگیری. یک روی این قضیه نشان می‌دهد که والدین این فرد هم در تصمیم گیری و انتخاب مستاصل هستند و همین تربیت را به فرزند خود انتقال دادند.

از جهات زیادی می توان این مسئله را مورد بررسی قرار داد برای مثال فردی که والدین در کودکی هرگز به او اجازه تصمیم گیری و انتخاب ندادند، او را به این کار تشویق نکردند، یا برعکس او را از عواقب تصمیمات و انتخاب هایش به شدت ترساندند، و به او احساس گناه و عذاب وجدان دادند و یا فردی که با یک تربیت دیکتاتوری مواجه بوده و از ترس تنبیه و مواخذه شدن، هرگز برای تصمیم گیری و انتخاب ابتکاری به خرج نداده است، امروز که به فردی بالغ تبدیل شده است چطور می تواند در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی، تصمیمات و انتخاب‌های خوبی را اتخاذ نماید.

ادامه مطلب....


چگونه در زندگی قله ها و دره های خود را مدیریت کنیم؟

در زندگی هنگام بحران چه باید کرد؟

مسلم است لحظه های ناکامی یا توفیق به صورت کاملا متفاوتی برای هر یک از ما رخ می دهد، زیرا تجربه های هیچ دو انسانی دقیقا یکسان نیست و حتی هنگامی که موقعیت های یکسانی داریم اینکه چگونه این موقعیت ها را درک و احساس کنیم به زاویه نگاهمان و به موقعیت ها بستگی دارد. نکته ی مهم این است که جدای از هر اتفاقی که برایت رخ می دهد همیشه خودت را انسان لایق، خوب و با ارزشی (پیشنهاد میکنم آموزش چگونه کائنات و مسیر جذب را با خود همراه سازیم؟ را ببینید) بدانی. یادتان باشد این شمایید که انتخاب می کنید چه احساسی درباره خودتان داشته باشید حتی وقتی رویدادهای بد برایتان رخ می دهد.

وقتی در اعماق دره قرار گرفته اید 3 چیز مهم است:

در زندگی برای حفظ آرامش و خوشبختی چه باید کرد؟

برای ماندن در قله یا وضعیت خوب سپاسگزار باش و استحکام قله را خردمندانه مدیریت کنید.

متواضع و سپاسگزار باشید.

رفتارها و کارهایی که شما را به قله رسانده است، بیشتر انجام دهید.( در این رابطه مقاله: تفاوت رضایت خاطر و خرسندی با خوشحالی و خوشبختی واقعی در چیست؟ مطالعه کنید.)

به دیگران کمک کنید.

گوش بزنگ دره های بعدی که در پی است باشید و منابع را برای این موقعیت ها حفظ کنید.( انرژی های درونی خود را صرف چیزهای بی اهمیت، بی فایده و پرتی نکنید.)

 

ادامه مطلب....


تفاوت رضایت خاطر و خرسندی با خوشحالی و خوشبختی واقعی در چیست؟

لطفاً یک بار شجاعانه و با تامل این دو سوال را از خودتان بپرسید!

من که می گویم از خودتان بپرسید و تامل کنید، اما اگر به هر دلیلی نمی خواهید یا وقت فکر کردن در موردش را ندارید پس به ادامه این مقاله توجه کنید.

برخلاف تصور خیلی از ماها، خوشحالی و خوشبختی یک انسان در گرو تحقق آرزوها و خواسته هایش نیست. پول، ثروت، شهرت، شغل عالی، امکانات عالی و … ما را راضی می کنند در واقع ارضا کننده هستند و باعث رضایت خاطر ما می شوند نه باعث خوشحالی و خوشبختی واقعی.
رضایت خاطر نوعی اطمینان خاطر، خرسندی و رضایت فکری و ذهنی است که در نتیجه کامل شدن یا به ثمر رسیدن هدفی که برای خودمان مشخص کرده بودیم به دست میاد. مثال می زنم:

  • وقتی پروژه ما کامل شد احساس رضایت خاطر می کنیم.
  • وقتی یکی از کارهای مان را تا آخر انجام دادیم احساس خرسندی می کنیم
  • وقتی یک غذای خوب میپزیم احساس رضایت خاطر می‌کنیم.

در واقع یعنی وقتی کاری را به خوبی و تمام و کمال انجام دادیم و به پایان رساندیم احساس رضایت خاطر می‌کنیم چون کاری را با موفقیت به پایان رساندیم.

خوشحالی و خوشبختی واقعی در زندگی مربوط به لحظه اکنون و حال است

اما خوشبختی واقعی نه هرگز به واسطه موفقیت‌هایمان احساس می شود و نه کسی وظیفه دارد آن را به ما بدهد و در واقع یک مهارت است مهارتی که همه می توانیم کسب کنیم. کافیست آن چنان که گرفتار و سرگرم زندگی هستیم، لحظه ای به خود توقف بزنیم و با خود آگاهی و هوشیاری در لحظه به لحظه زندگی که در حال عبور از ماست، حضور داشته باشیم. یعنی احساسی که همین لحظه و هم اکنون می کنیم. مربوط به لحظه اکنون و حال است. موکول و در گرو چیزی نیست. باز هم دوست دارید واضح‌تر بگویم، بسیار خوب با مثال می گویم.
خوشبختی واقعی را فقط زمانی احساس می کنید که همین جا و در همین لحظه از زمان که هستید. بایستید و با خود آگاهی تمام به آنچه مشغول انجام دادنش هستید توجه کنید.

  • اگر در حال خوردن هستید با تمام ذائقه خود احساسش کنید.
  • اگر در حال انجام کار هستید با خود آگاهی کامل به آن توجه کنید نه آن که دست تان کار می کند فکرتان در خیال فرداست.

ادامه مطلب....